دگر آرزو نجویم پی آرزو نپویم / همه از تو شکر گویم که تویی شکارم امشب
اوحدی مراغهای
.
.
.
ز بس زخم زبان خوردم ، دهان از گفتگو بستم / در دل را ز نومیدی به روی آرزو بستم
ابوالحسن ورزی
.
.
.
چنان بدیدن روی تو آرزومندم / که گر بدادن جان ممکن است خرسندم
افسر شیرازی
.
بقیه در ادامه مطلب...